خیلی زشته آدم حرف حسابی نداشته باشه بنویسه؟ خوب من ندارم...یعنی تا پس فردا_چهارشنبه_که امتخاناتم تموم بشه و 120 ورقه بعلاوه 15 پروژه رو نمره بدم واقعا نمیتونم به هیچ مطلب حسابی فکر کنم. ولی برای اینکه بدونید آدم عمیقی هستم باید متذکر بشم که سئوالات موجود در مغزاین جانب از اهداف عالی زندگی...از کجا آمده ام؟ آمدنم بهر چه بود؟_ تا این موضوع که چرا من بر خلاف بفیه به زمستونهای بینهایت سرد اینجا(تا -30درجه سیلسیوس هم میره)عادت نمیکنم و یه هفته در میون سرما رو سرما میخورم را در بر میگیرد!
حالا که زحمت کشیدین تا اینجا اومدین یه کمکی به من میکنید؟ یه هفته است این شعره تو سرم افتاده اما بقیه اش یادم نمیاد...اگه یادتونه بیزحمت بگین:
دوست آن باشد که در کشاکش دهر........................... سنگ زیرین آسیاب باشد
No comments:
Post a Comment