Sunday, February 20, 2005

میری صبحانه اون تکه کیک دیشبی که دوستت داده بخوری میبینی نیست بعد میایی روی مبل بشینی میبینی روی دسته عینکت که معلوم نیست چرا رو مبل افتاده پر از جای دندونه...سرت رو بلند میکنی و مجرم جلوی روت با قیافه معصوم ترین گربه دنیا نشسته. بیخود نبود امروز صبح زود منو بیدار نکرد این جونور!

No comments: