برداشتن مایع وایتکس رو ریختن تو اسپری. حقیقتا کیف کردم . سابق وایتکس تو این ظرف پلاستیکی گنده ها بود آدم دو قطره میخواست بریزه لک توالت رو تمیز کنه زمین و زمان سفید میشد، لباس آدم به فنا میرفت بعد هم معلوم نبود لکه هه آخرش پاک بشه یا نه. الان دو تا فیش میزنی دقیقا همونجا که باید بزنی، به مقدار لازم! همه که نباید برن فضا تا به بشریت خدمت کنند . این دقیقا نمونه یه علم کاملا کاربردیه. معلومه مخترع خودش اینکاره بوده.
فردا ترم جدید شروع میشه. گفتم دارم میرم کلاس عربی؟ از اسپانیایی به عربی تغییر جهت دادم. هدف در درجه اول این بود که یه زبون سوم یاد بگیرم که اگه یه سال دیگه خواستم سازمان ملل و جاهای اینجوری تقاضای کار کنم شانسم بیشتر بشه. یه معلم هم گرفته بودم اما دیدم اونقدر که باید یاد نمیگیرم. هفته پیش شال وکلاه کردم رفتم سراغ مسول کل برنامه عربی دانشگاه. گفتم میخوام سر کلاس ابتدایی عربی 2 بشینم و اولی رو هم برنداشته ام. یه متن گذاشت جلوم گفت بخون(صدا گذاری نداشت. عین جوری که ما فارسی مینویسیم نوشته بود). خودم باورم نمیشد اما با اینکه هفت سال از آخرین باری که من چشمم به عربی افتاده میگذره کاملا خوندم و فهمیدم.(البته با لهجه غلیظ فارسی) خلاصه گفت خوندنت از متوسط کلاس بهتره اما چون حرف زدن بلد نیستی نمیتونی بری کلاس سطح متوسط. (پیشرفته هم دارن)
من از همه همتون که تو این چند تا پست اخیر هوام رو داشته این و چه با نظر هاتون تو اینجا و چه با ایمیل بهم دلگرمی دادین و فکر ها تجربه هاتون رو بی دریغ با من شریک شدین ممنونم. یه عالمه هم ممنونم. اگه وبلاگ اختراع نشده بود من چه جوری میتونستم این همه آدم جالب رو از هفت اقلیم دور هم جمع کنم؟ اینم دومین فایده علم!
No comments:
Post a Comment