Monday, August 16, 2004





اینم از مرد جدید زندگی ما. از سه شنبه پیش تا حالا تمام زندگی من وقف حضور ایشون بوده. ژوژ الان 7 هفته اش هست. یه سری واکسن خورده. غذای بچه گربه میخوره و بلده که تو ظرف خاکش باید خرابکاری کنه. فکر کنم با اومدن ژوژ من رسما به خیل عظیم فرد گراهای آمریکایی پیوستم. تنها با حیوونشون. اما راستش من رفته بودم مرکز خرید که شلوار جین بخرم. از بقل مغازه داشتم رد میشدم که دیدم ژوژ و یه بچه گربه دیگه تو قفس دارند بازی میکنند. تا منو دید اول با یه نگاه دل منو برد بعد هم حسابی گرفت اون یکی گربه هرو زد که نشون بده کی قوی تره...و خوب من چی کار میتونستم بکنم به جز اینکه بخرمش؟بقیه عکسهاش روهم میتونین اینجا ببینین.

No comments: