Monday, August 01, 2005

گفتگوی تمدنها

هر روز صبح اولین کار خوندن اخباره. هر روز صبح با ترس و لرز میشینم پای کامپیوتر که مبادا امروز خبر مرگ گنجی رو بخونم. از زمان انتخابات به فضای وبلاگستان و اینترنت بد بینم. به نظرم میاد یه عده محدودی دور هم نشستیم و هی حرف همدیگه رو تایید میکنیم...از مامان پای تلفن پرسیدم مردم تو ایران چقدر از اعتصاب غذای گنجی خبر دارند؟ گفت روزنامه ها مینویسند...مجبورند انعکاس بدهند. یادم رفت بپرسم چفدر براشون اهمیت داره...از بس که خودش نگران سیاست بود و کابینه جدید و 50 نفر آدمی که باید براشون درآمد ایچاد کنه. این مشخصه همه کشورهای توسعه نیافته است که همه چیز زندگی به سیاسیت بنده و سیاستشون به هیچ؟

اومدم برای بار چندم وضعیت گنجی رو برای پرادیپ(دوست پسر مکرم هندی) توضیح بدم دیدم نمیدونم شرح وظایف وزیر دادگستری چیه و رییس قوه قضاییه چه کاره است و ما با این همه دم و دستگاه عریض و طویل چرا نهاد موازی لازم داریم...حکم حکومتی چیه...تنها چیزی که خوب میتونم توضیح بدم اینه که گنجی چرا زندانه.

بعد از این که کلی توضیح دادم پرسید: "خوب حالا ایران مردم حسابی دارن اعتراض میکنند؟ " چی بگم والا؟ جامعه جهانی داره اعتراض میکنه اما به نظرم مردم ایران نه! فکر کنم مشکل هم از همین جاست. خسته ترو دلمرده تر از این حرفهاییم...از 18 تیر براش بگم یا مهاباد یا اهواز یا اون چندین سال پبش که کلی رو تو قزوین کشتن؟


پ.ن. منم تمام این سئوالها برام پیش اومده. کسی چوابی داره؟

No comments: