Wednesday, April 20, 2005

تو ایران زنها میتونن درس بخونن؟ -
-اوهوم
-میتونن دکتر بشن، حقوق دان بشن؟
- والا من مهندسم، مامانم هم که شما اون دفعه دیدی کارگزار بورسه. میتونن
-بزرگترین شهرتون چیه؟ اتوبوس دارین توش؟-
- ببینم تو ایران همه پسرها طوری تربیت میشن که بعدا از آمریک متنفر باشن و برن جهاد کنن؟
- شماها تئاتر میتونین برین؟ ارکستر موسیقی دارین؟ رستوران دارین؟
-...
- آهااااان! ایران همون پرشیاست که شاه توش بود و الان ملکه اش تو پاریسه و ولیعهد خوش تیپش تو کالیفرنیا ؟
- ؟!!!؟؟!

این خانومه خیلی خیلی پیره و من هر روز تو اتوبوس میبینمش. مونده بود حالا که یه زن ایرونی نرمال جلوش میبینه چه جوری اینو با چیزهایی که از ایران شنیده مطابق کنه. آخرش هم به این نتیجه رسید که شاید من پرنسس مخفی هستم...داشتم پیاده میشدم فکر کنم ترسید از سئوالهاش عصبانی شده باشم و دفعه بعد بزنم اتوبوس رو بترکونم...برگشت گفت: Please love America بابا آی دو . مشکل این نیست که مادر من!

No comments: