Tuesday, November 02, 2004

آخرین ساعات مردی یک گربه چهار ماه و نیمه

ژوژ رو فردا قراره ببریم اخته اش کنیم. اینجا اکثر حیوونهای خونگی رو اگه نخوان برای نسل کشی( به کسر ک) ازشون استفاده کنن همین کارو میکنن. خوب من اولش خیلی شیطانی به نظرم اومد. اما دکترش گفت که براش بهتره چون هیچ گربه دیگه ای نیست که این بچه من سالی دوبار که فیلش قراره یاد هندستون بکنه باهاش بره سانفرانسیسکو. اگر هم تصادفی بزنه دختر مردم رو حامله کنه منو کلی جریمه میکنند. برای اینکه اینجا خیلی به حیوونات خانگیشون اهمیت میدن و یک مرکز به چه عریض و طویلی درست کرده اند که این حیوونای بیخونه رو نگه میدارن تا یکی پیدا بشه و به فرزند خوندگی قبولشون کنه. همینجوری هم که نمیدن ورداری بیاری. کلی باید سند و مدرک امضا کنی. برای همین هم خیلی سعی میکنن تا از به وجود اومدن بچه هایی که کسی نمیخوادشون جلوگیری کنند. خلاصه دکترش که یه پیرمرد مامانیه و کلی لباسهای بچه گونه با عکسهای کارتونی حیوونا میپوشه گفت براش خوبه. اما زیر بار این که ناخونهاش رو بکشن نرفتم. خیلی ها اینجا این کارو میکنن چون به مبل و اساس خونه آسیب میزنه. به نظر من که خوب بزنه! حالا این چندر غاز اساس چی هست که من تنها دلخوشی این بچه رو هم ازش بگیرم؟ خلاصه گفتیم نوچ!
حالا از ساعت ده امشب نه آب خورده و نه غذا که فردا ناشتا ببریمش بیمارستان. شب هم اونجا نگرش میدارن. من که از حالا دلم کبابه.

1 comment:

Anonymous said...

وقتی که در مورد حقوق گربه در ینگه دنیا میخوندم واقعا جا خوردم. اما من هم گربه نر دارم هم ماده. اما هیچ وقت اخته اشان نمی کنم. نمی تونم. بنظرم شیطانی است. درسته. قرص ضد حاملگی را برای چی گذاشتند؟ درباره نرها هم تا حدی تاثیر می کنه اما ماده حامله نمی شه.